جمعه، تیر ۱۱، ۱۳۸۹

مجهولی به نام حکومت دینی

مجهولی به نام حکومت دینی
آیا حکومت دینی را قبول دارید؟؟؟
همان طور که همگی مطلع هستیم در حوادث پس از انتخابات 88 وشکل گیری جنبش اعتراضی به نام جنبش سبز دستگاه حکومتی بارها این جنبش و رهبرانش را مخالف نظام اسلامی قلمداد کردند و عده ی بسیاری را به جرم دشمنی با نظام اسلامی و موازین اسلامی محاکمه و مجازات نموده اند و این جنبش را مغایر با موازین دینی معرفی میکنند این در حالیست که آقایان موسوی و کروبی بارها اعلام کرده اند که به جمهوری اسلامی و آرمانهای بنیانگذار آن معتقدند
اما فعالان حقوق بشر معتقدند که حکومت دینی فاقد موازین حقوق بشریست
زیرا نمیتواند خواسته های تمامی اقشار جامعه را در بر گیرد. این افراد به مواردی از قبیل حجاب اجباری و نادیده گرفته شدن حقوق مادی و معنوی اقلیتهای دینی اشاره میکنند
در میان طرفدارن حکومت دینی در ایران  سه دستگی وجود دارد:
دسته اول همان حامیان نظام جمهوری اسلامی هستند که که این حکومت را همانطوری که هست کاملا میپسندند و آنرا الگوی حکومت دینی به خصوص حکومتهای اسلامی در جهان میدانند
دسته دوم کسانی هستند که جمهوری اسلامی را قبول دارند اما اعتقا دارند که باید تغییراتی در آن ایجاد شود مثلآ تغییراتی در قانون اساس و نحوه ی اجرای آن. تغییراتی در قانون انتخابات و شیوه ی نظارت بر آن وتغییراتی در اختیارات رهبری
دسته سوم کسانی هستند که حکومت دینی را قبول دارند اما نظام جمهوری اسلامی و ولایت فقیه را به هیچ عنوان نمیپسندند و معتقدند که این حکومت از اساس ایراد دارد و مغایر با موازین اسلامی است
و در آخر بسیاری هستند حکومت دینی را قبول ندارند و اعتقاد دارند حکومت دینی خواه ناخواه این پتانسیل را دارد که به نظام دیکتاتوری دینی مبدل شود.((البته مخالفان حکومت دینی بارها گفته اند که با خود دین هیچگونه مخالفتی ندارند چون حکومت دینی مقوله ای جدا از دین است)) این دسته از افراد معتقدند که چون تعریف کامل و جامعی از موازین دین درحکومت دینی نمیتوان ارائه داد نظام دینی این اختیار را به حاکم وقت میدهد که موازین دینی را آنطور که میپسندد تعبیر واجرا کند به عنوان مثال میشود به تفاوت 2 دیدگاه دینی اشاره کرد:
دین از نگاه دکتر شریعتی و دین از نگاه مصباح یزدی
اما نظر شما چیست؟؟؟؟؟
آیا حکومت دینی را قبول دارید؟؟؟ چرا؟؟؟؟؟

آگاهی
سلام دوست عزیز من یک مسلمانم آنهم مسلمانی که از روی تحقیق آنرا پذیرفتم ولی با حکوت اسلامی مخالف نیستم من با حکومتی موافقم که مردم انتخاب کنند یعنی حکومت جمهوری یعنی اگر اسلامی خواستند اسلامی ُاگر سکولار خواستند سکولار ُاگر هر چیز دیگری که خواستند آنهم اکثریت
ولایت فقیه را که از ریشه قبول ندارم چون این شکل حکومت را اسلامی نمیدانم بلکه عین شرک است

ترنج
سلام
من هم با نظر دسته آخر موافقم. حکومت دینی رو قبول ندارم
اما این به این معنی نیست که دین رو قبول ندارم. دین سر جای خودشه
اما دین باید از حکومت جدا بشه. حکومت دینی بیشتر از هرچیزی به دین لطمه میزنه

شهرام:
سلام و درود بی پایان به سورنای عزیز . . .

درسته همانطور که شما اشاره فرمودید حکومت دینی ناخاسته به حکومت دیکتاتوری تبدیل میشود و بزرگترین دشمن انسان جهل و نادانیست > منم به احترام به تمام نظرات و اعتقادات احترام میگذارم و خواهم گذاشت . . .

بقیه حرفا بمونه تو دلم و بهتره نگم چون آگاهی مردم آنقدر بالاست که نیازی نمیبینم که توضیح برم . . . .

بهرحال ممنون که بهم سر زدی و این کارو حتما دوباره انجام بده خوشحال میشم . در ضمن فقط منو دعوت نکن نظر هم بده .

موفق و موید باشی و به امید پایداری و آزادی من و تو و همه کاروان سبز. .

امیر:
سلام.
خوب من حکومت دینیو به هیچ عنوان قبول ندارم چون سیاست یعنی دروغ و کلک.اما چیزی که تو تمام ادیان گفته شده عکس این واقعیت.یعنی دروغ و دیگر کاراهایی که لازمهی یک سیاست چه بخواهیم چه نخواهیم تو دین گناه کبیره به حساب میاد.من نظر شخصیمو در مورد دین نیازی نیست بگم.اما حکومت دینیرو قبول ندارم.دین یک چیز کاملا شخصی و قوانیی ۱۵۰۰سال پیش گرداننده خوبی برای سیاست و دنیای امروز نمیتونه باشه.ولایت فقیه و جمهوری اسلامی یک دروغ بزرگ که باهاش اهرم فشار درست کردن برای همون مواردی که شما تو مطلبتون اشاره کردید.فکر نکنم تمیز دادن دین واقعی با دین ساختگی حکومت کار سختی باشه.
سپاس از دعوت شما دوست عزیز.سبز باشی

کوروش:
سلام به تو دوست عزیز-اولین میخواستم ازت تشکر کنم به خاطر اینکه به من خبر دادی که آپی-دومن میخواستم تو نظر سنجیت شرکت کنم.:حکومتی اسلامی و دینی را قبول دارم به شرطی که به روز باشد-قوانین حقوق بشر را رعایت کند .به حق همه احترام بگذارد و مهمتر از همه مردم را ازیت نکند.مثلا من یکی از مخالفان سر سخت اعدام و سنگسار هستم.

خوشه چین:
حکومت دینی رو قبول ندارم
مذهب خاصی رو هم برتر سایر مذاهب ترجیح نمیدم
میدونم خیلی از دوستانی هم که گفتن مسلمونن جدی نگفتن
میترسن بگن لامذهبن

سیاوش:
درود بر سورینا عزیز
در ابتذدا من فبل از انتخابات و و این موضوعات و انتخاب میان بد و بدتر این اعتفاد را داشتم که دین باید جدا باشد .
یه موضع کلی الیته به نظر من چه ادیان سامی که پیامیرانشان ( محمد عیسی و ابراهیم ) بودهاند ( امیدوارم در اینجا کسی فک نکند بهش توهین شده ) حرفی از خرد گرایی نزده شده به خصوص در دین یه نام اسلام .
اما پیامبران آریایی ( زرتشت مانی و مزدک ) به خصوص زرتشت همه افکار و عقایدشان خردگرانه هست
حال با اینکه من با ابن نظریه که کسی از سرف خدا یهوه الله و حتی اهورامزدا خرد گرایی باشد مخالفم و این در حالی هست که هیچگاه زرتشت خود را به عنوان کسی از از طرف اهورا مزدا انتخاب شده عنوان نکرد .
خوب با این مفدمه به اصل میپردازم
آیا حکومت دینی را قبول دارید؟؟؟ چرا
من به هیچ وجه دین را فبول ندارم چون دین همواره مخالف پیشرفت و به ازادی رسیدن انسانها می شود .
اصلا زرتشت را مقال میزنم ( با اینکه به نظرم من تنها دینی هست که کاملا خرد گرانه و منطفی هست ) دلیل اصلی شکت ایرانیان در فادسیه همین موبدان زرتشتی بودند که آنقدر دین زرتشت را در امور کشور دخالت دادند که مردم برای نجات و راهایی خود از موبدان آن توان و قدرت که داشتند را برای مقابله با تازی ها بکار نبردند به امید اینکه مانند قبل آزاد باشند ولی افسوس که این رویا هیچ گاه به حفیفت نه پیوست و ما داریم چوب 1400 ساله به نظر من موبدان زرتشی را میخوریم که بیش از ححد دین را در امور زندگی دخالت دادند
در کل هر کس میتوان با توجه به اعتقادات خود دین یا طریفت یا فرقه خود را انتخاب کند اما این نکته را فراموش نکنیم که هیچگاه دین باعق پیشرفت کشور نخواهد شد
پس پاسخ آیا حکومت دینی را قبول دارید؟؟؟ چرا؟؟؟؟؟
من به طور 100درصد با دین مخالفم این دین میتواند دین خرد گرایی زرتشت پاک باشد یا دین محمد که با شمشیر وارد شود
پس زنده باد ایران آریایی
استقلال آزادی ایران آریایی
خرد نگهدار شما باد
یک مسلمان ایرانی تنها از این جهت مسلمان است که پدرش مسلمان بوده است و پدر او نیز بهمین دلیل مسلمان بوده که پدری مسلمان داشته است و پایان این خط زنجیر به زرتشتی فلک زده ای می رسد که با شمشیر عرب لا اله الله گفته بود !! بی آنکه حتی معنی آنرا دانسته باشد!! دکتر شجاع الدین شفا
پس اگر دینی را انتخاب کرده اید اکیدوارم با تحقیق و بته بدون اجبار باشد
--
ایرانی آریایی باش و به تاریخ 7000 هزار ساله خود افتخار کن

ارمان:
با سلام به شما دوست خوب!

بحث بسیار منطقی را پیش کشیده اید. اول اینکه من فردی مذهبی هستم و به دین اسلام اعتقاد دارم و معتقدم جامعه بدون دین ره به مقصد نخواهد برد .
دوم ولی بنا به دلایلی که ذکر خواهم نمود بهیچوجه تلفیق دین در حوزه سیاست را کار درست و معقولی نمی دانم و به جد ایمان دارم که نابودی و اضمحلال دیانت هنگامی شروع خواهد شد که خود را درگیر امور عرفی یا دنیوی کند. کاری که اربابان کلیسا در قرون وسطی انجام دادند و نتایج هولناک ان تا ابد بر پیشانی دینکاران مسیحی باقی خواهد ماند.
بعلت اینکه احکام صادر شده در حوزه دیانت مربوط به قرون قبل است و در 15قرن گذشته وضعیت سیاسی اجتماعی فرهنگی اقتصادی جوامع بشدت دسخوش تغییر شده لذا بسیاری از امور وجود دارند که برمبنای قوانین دینی نمی توان انها را تفسیر و تاویل نمود و بشرمی تواند با وضع قوانین جدید ان امور را به سامان برساند .
ودیگر اینکه دینکاران در حوزه دین نظر واحد ندارند و هر عالمی تفسیر و تاویل خاصی از ایات و احکام الهی دارد . زیرا مشاهده می کنیم که کتب تفسیر قران بصورت متعدد و متکثر وجود دارند عالمان سنی و شیعی هرکدام روایات و تعابیر متفاوتی از قران دارند مثلا در زمینه ولایت یک فقیه بر مردم بسیاری علمای شیعه منجمله علامه نایینی و اخوند خراسانی و ایت الله بروجردی و ایت الله خویی به این ولایت هیچ اعتقادی ندارند و گروهی انرا شرک می دانند! علمای اهل سنت جملگی انرا رد کرده اند . همه علما نیز معتقدند حقیقت در دستان انان قرار دارد و باقی اشتباه می کنند! از طرف دیگر با برقراری حکومت دینی خاص جبرا حقوق دیگر مذاهب و فرقه ها ازبین خواهد رفت و شرایطی ایجاد خواهد شدکه بسیاری از پیروان ادیان دیگر نتوانند در سرنوشت کشورشان سهیم شوند و از یکسری امتیازات محروم خواهند شد.
حکومت دینی برای متولیان و طرفداران خود امتیازات و مزایای خاص در نظر خواهد گرفت و باقی مردم نمی توانند ان مزایا را داشته باشند!
اصولا باید ببینیم تشکیل حکومت دینی چه فایده هایی برای جامعه خواهد داشت ؟ ایا جامعه می تواند با قوه قهریه و زور حکومت دیندار شود؟ ایا با تشکیل این نوع حکومت مردم به رفاه و اسایش دنیوی خواهند رسید؟ ایا فساد اخلاقی و مالی ریشه کن خواهد شد؟ ایا تبعیض و بیعدالتی و بی قانونی ازبین خواهد رفت؟ با توجه به تجربه قرون وسطی و نیز تجربه حکومت اسلامی در سی و یکسال اخیر نه تنها موارد مذکور ازبین نرفته اند بلکه جامعه بمراتب در جهل و فساد و تبعیض و زورگویی غوطه ور شده و به مرز فروپاشی اجتماعی رسیده ایم. پس برای حفظ ارکان دین و احترام به دستورات الهی لازم است که ملت اگاهانه رای به حکومتی سکولار دهد تا ضمن احترام به حقوق تمام ادیان و نیز رعایت کامل حقوق بشر کشوری پیشرفته و دمکراتیک را شاهد باشیم! البته بحث بسیار گسترده است ولی مجبورم همینجا انرا خاتمه دهم . تشکر از حوصله خوانندگان محترم!

داریوش
ا بهترین درود ها
همانگونه که در تاریخ دیدیم و از ان پندگرفتیم حکمومت های دینی در هر کحا و با هر نامی انگیزه پس رفت مبازره با ارادی و دمکراسی شده اند قانونی که با نام خدا بیاید نمیاتوان انرا نفی کرد و یا گفت اشتباه است و میدانیم حکمتهای دینی درست یا نادرست تمامی حرکات و فانون ها و گفتار خودشان را به خدا و ایاه ای او نسبت میدهند و همانگونه که مبینیم مخالفت با شخصی میشود مخالفت با نایب امام زمان و مخالفت با خود امام زمان و در اخر مخالفت با خدا یعنی شما مخالفت با شخص به مخالفت با خدا میرسید انتفاد از این گونه حکومتها هم به همین گونه است انتقاد از حکومت اسلامی و یا کشیشان کاتولیک میشود مخالفت با خدا و یا به انگیزه سیاه و یا سرخ بودن مو در اتش بسوزند دین یک مسیله شخصی است و نباید در سیاست دخالت داده شود تمامی پیشرفت اروپاییان و امریکاییان دیر تر هم از اینحا اغاز شد که دین را از سیاست سوا کردند در حالی که امریکایی ها و اروپایی ها از دید دینی بسیاری افراطی تر از مسلمانان هستند ولی در سیاست دخالت نمیدهند

احسان:
سلام دوستان عزیز
ظاهرا دوستانی که اینجا کامنت گذاشتند طبق جریانی فکر می کنند که به اون گفته میشه روشنفکری دینی
آقایون و خانومای محترمی که میگن دین را قبول دارند ولی سنگسار رو قبول ندارند به اطلاعتون می رسونم که این مقوله سنگسار داخل در دین اسلام است و جدایی ناپذیر است
ضمنا حکومتی به اسم جمهوری اسلامی قابل تحقق نیست زیرا اگر اسلام قرار باشه حکومت کنه پس جایی برای جمهوریت نمی مونه
این کلمه ی جمهوری اسلامی دقیقا مثل روشنفکری دینی است که غیر قابل وجود پیدا کردن است
یادتون نره که:دیکتاتوری نعلین بسیار خطرناکتر از دیکتاتوری چکمه است

رضا رئیسی:
سلام. عزیز دل در حکومت های کاملا سکولار و یا حتی لائیسته هم نمونه های بارزی از دیکتاتوری وجود دارد مثل حکومت نازی کمونیست ها و غیره و غیره . تعبیر اینکه حکومت اسلامی مترادف است با دیکتاتوری از اساس دچار ایراد است . مهم در هر حکومتی بدور نرفتن از قانون و آرمانهای اون هست اسلام هم دین تسماح تساهل هست و اتفاقا با معیارهای حقوق بشر سازگار . ولی مثل همه مرام ها و ایدئولوژی ها افراد آنرا می توانند تفسیر به میل کنند و چیزی بسازند که تطابقی با اصل دین ندارد .
موفق باشید

مجمع جوانان آذربایجان:
سلام دوست و همرزم عزیز من هیچ اعتقادی به حکومت اسلامی ندارم و کسانی هم که فکر می کنند با رفتن جمهوری اسلامی اسلام یا دین مردم نابود میشود کاملا در اشتباها پاسخ من با این نفرات این است که آیا در در این ۱۴۰۰ سالی که حکومتی با نام دین در سر کار نبود مردم بی دین شدند مگر دین یک مسئله شخصی است و کسی را نه می توان با زور به دین آورد یا خارج کرد. از این که با نظراتتون خوشخالم کردین بسیار ممنونم . دوست عزیز و همرزم گرامی به خدا قسم من حاضرم جونمو واسه سربلندی ایران بدم ولی دوست ندارم کسی خونم را برای خودشون ثبت کنند من از این ناراحتم که ما درایم همگی به نوعی از چندین مسئله غفلت می کنیم که این مسائل منو آزار میده

سیاوش:
چیزی که من می خواهم برای ایران اتفاق بیفتد یک رویا است که احتمالش نزدیک به صفر است. ایران به یک سردار دلیر مانند نادر شاه بزرگ نیاز دارد. یک دیکتاتور میهن پرست. دموکراسی و این چیزها فعلا برای سرزمین ما زود است. یک دیکتاتور سفید و میهن پرست مانند نادر شاه یا رضا شاه نیاز داریم که نخست پرچم ملی شیر و خورشید نشان را به ایران بازگرداند و آخوندها و متعصبین دینی را با مشت آهنین خود سر جای خود نشاند و سپس چندین سال کار فرهنگی مداوم و بدون توقف انجام شود و همزمان اقتصاد کشور هم رو به شکوفایی رود. همچنین باید قدرت لازم و مشت آهنین داشته باشد تا به محض فروپاشی این رژیم تجزیه طلبان مانند زمان مشروطه و پیش از حضور رضا شاه رویای جدا کردن بخش های مختلف خاک سرزمینمان را در سر نپرورانند و قدرت های خارجی همسایه مانند روسیه هم جرات چپ نگاه کردن به ایران را نداشته باشند.
می دانید چرا این تئوری من یک رویاست؟ دو دلیل دارد. نخست اینکه دلاورانی مانند نادر شاه و رضا شاه در دنیای امروز و ایران امروز نایاب هستند و دوم اینکه به فرض محال اگر چنین شخصی هم پیدا شود ما آنقدر بر سر او نق می زنیم و غر غر می کنیم و آزادی آزادی می کنیم (در حالی که نه آزادی را می شناسیم و نه فرهنگ آن را داریم) که یا خودمان او را می کشیم مانند نادر و یا قدرت های خارجی از این غر غرهای ما استفاده می کنند و با رضایت ما آن شخص را سرنگون می کنند مانند زمان رضا شاه.
پس زنده باد رضا شاه بزرگ زنده باد نادر شاه بزرگ

شمشیر:
ولا تو میهن پرست نیستی اسم وب و عوض کن بذار وطن فروش بی دین
ثانیا حکومت دینی برای همه مسلمونا لازمه
ثالثا اگر دین نبود ننه و بابای تو به هم حروم بودن و اونوقت تو حرومزاده متولد میشدی
شاید هم حروم زاده ای . برو از ننت سوال کن
رابعا تا بچه های غیور حزب اللهی تو ایران هستن شما کون نشورها آرزوی حکومت لائیک و به گور میبرید
سعی کن دیگه مطلب ننویسی
دفعه بعد قامت و توی باسنت میکنیم

تفنگت را زمین بگذار:
حکومت دینی خوبه اما اینا دین حکومتی دارن حکم حکومتی یعنی دین ما اینو قبول نداریم نه اینکه دین رو قبول نداریم چیزی که الان هست رو قبول نداریم بعدم اینا که دارن میگن شما سبز ها مسلمون نیستین و ... بدنن که شعار ما چی بود و هست
یا حـــــســــیــــن مــــیرحـــســـیــــن

ارمان:
این ادم بی نزاکت و بی تربیت طرفدار اخوندهای لامذهب و جنایتکار که اسم خودش را شمشیر گذاشته چند چیز را متوجه نشده و لازم است انها را اویزه گوش خود قرار دهد!
اول اینکه قبل از انقلاب ۵۷که حکومت دینی نبود ننه و بابای این ادم باهم ازدواج کرده اند لذا عقد انها غیر شرعی و اقای شمشیر حرام زاده تشریف دارند!! درضمن پدربزرگ و مادربزرگش نیز همین قاعده در باره اشان صدق می کند. اعتراض وی مسموع نخواهد بود زیرا خود این نظریه را قبول دارد!

دوم اینکه بچه های غیور!! حزب اللهی در مقابل ملتی بزرگ هیچ توانی ندارند و هیچ غلط اضافی نخواهند کرد و اگر روزش رسید همه اشان را با پس گردنی تابع نظر اکثریت و صندوق رای خواهند کرد و انها مجبورند نظر اکثریت را بپذیرند وگرنه بسختی مجازات خواهند شد.

سوم: کسانی از الفاظ مستهجن استفاده می کنند که ننه و بابای بی تربیت داشته باشند و نیز اینجور ادمها مامورین خوبی در کهریزک و اوین برای اعمال منافی عفت هستند! برای همین است وی ابایی از بکاربردن الفاظ موهن ندارد!

چهارم:اگر حکومت دینی برای همه مسلمانان لازم است این لزوم را چه کسانی تشخیص می دهند؟ خود مسلمانان اگر رای منفی به حکومت دینی دادند این ادم و همپالگی هایش باید بروند کشکهای خود را بسابند تا بیکار نمانند !

پنجم: امید است با این جوابها شمشیر و دوستان مثل خودش کیفور شده باشند!!!

بهار:
سلام سورنا عزیز از جدی وپی گیر بودنت خوشم میاد .ببین من راحت تر می گم که من اصولا هیچ دینی رو قبول ندارم .این بحثش خیلی مفصله که دین چرا بوجود امد و چرا گسترش پیدا کرد. اما من فکر می کنم استفاده از دین در سیاست یعنی بدست گرفتن افسار همه وسواستفاده از احساسات اعتقادی.و توجیح کردن اعمال با استفاده از نام دین.اگه اسلامی پس جمهوریش چیه ؟.و اگه جمهوری هست اسلامی تنگش چیکار می کنه.؟
اخلاق سالم لازمه یک سیاست درسته نه دین چه برسه به اینکه اسلامم باشه.

تانیا:
سلام دوست عزیز
اول این حکومت اسلامی نیست و حکومت ملایا نه (شیخ ها)
دوم دین و حکومت باید از هم جدا بشن
دین من هم اسلامه ولی اسلام راست توی قران هست
هر چی داخل این حکومت اسلامیه واسه گمراهی
هدف ما هم فقط از بین رفتن یه مشت شیخه
این حکومت به طور کلی مشکل داره
از رهبری
از رییس جمهور
*فنلاندیهای بی نماز رتبه اول کم فسادی را دارند. ایرانیهای با نماز از این نظر در رتبه 109 قرار دارند
پس دین هیچ ربطی به حکومت نداره
و جنبش سبز هم اگر بخواد این راه که اسلام و حکومت رو با هم قاطی کنه باشه ما از همین حالا را ه مونو از جنبش سبز هم جدا می کنیم
*اگر شما مسلمانان به سختی زندگی می گذرانید. بدانید که مسلمان نیستید (ایا جز اینه که نصف ایران در فقرند)
*حکومت اسلامی ایران وارث معاویه هس نه علی. کمی دقت کنید... ( حکومت علی کجا حکومت شیخ ها کجا)
*ملا ها کاری کرده اند که مردم به حکومت دیکتاتوری و دست نشانده شاه پهلوی غبطه بخورند
*دغدغه علی تقسیم عادلانه بیت المال بود نه شکیات نماز. ملا چرا دین را منحرف کرده ایی
و جز اینه که ما رو درگیر خودمون کردن از جمله حجاب و ....
ما ایرانیها هزاران سال است که بت پرست هستیم در این دوران تنها نوع بتها عوض شده است و ... هزاران دلیل دارم که این حکومت اسلامی نیست
و نام اسلام نباید در کنار ان باشه

و اما شعار ما( استقلال ازادی جمهوری ایرانی)

شهین:
حکومت دینی میشه همون چیزی که در گذشته انسان تجربه اش رو داشته یعنی زمان حاکمیت کلیسا بر مردم. حکومت دینی یعنی فریب مردم نه چیزی غیر از این. این رو تاریخ به ما ثابت کرده

میترا:
دوستانی که میگن حکومت دینی خوبه
اولا باید بدونیم هدف از حکومت دینی چیه؟
اگر هدف از حکومت دینی گنجوندن احکام و قوانین و مجازاتهای شرعی در سیستم حاکم بر جامعه باشه. خب در دین اسلام حجاب واجبه. ولی آیا همه ی شهروندان اون کشور مسلمان هستند؟ پس مطمئنآ عده ی زیادی از شهروندان فقط برای اینکه مجازات و محاکمه نشوند مجبورند حجاب اسلامی را رعایت کنند . که مطمئنآ حجاب اجباری نه تنها رضایت شهروندان را جلب نمیکند بلکه احساس مجبور بودن به انجام کاری بی اعتمادی به سیستم حاکمیت و دین گنجانده شده در سیستم را به همراه داره. جدای از اینکه حجاب اجباری با حقوق بشر مغایرت داره
نکته ی بعدی اینکه مطمئنآ در حاکمیت دینی ناخواسته بیشترین امکانات و مزایا شامل حال پیروان دین حاکم میشوند که این خود علاوه بر اینکه تبعیض نژادی و خلاف حقوق بشر به شمار میرود بلکه دلیلی میشود که بسیاری از شهروندانی که پیرو ادیان دیگری هستند ناگزیر به خارج از آن کشور مهاجرت میکنند که این خود باعپ از دست دادن سرمایه های انسانی در زمینه علم و اقتصاد و فرهنگ و سیاست میشود
نکته ی دیگر که به نظر من مهمترین خلاء در حکومت دینی به شمار میرود همون مسئلیه که خود شما بهش اشاره کردید عدم وجود تعریف و تعبیر کامل و جامع و ثبت شده از مبانی دین هست.. مشکلی که اکنون در قانون اساسی ما وجود دارد. این خلاء امکان هرگونه برخورد و تصمیم گیری در قالب قانون را به دستگاه حاکمیت میدهد. و از آنجائیکه دستگاه حاکم بر کشور مدام درحال تغییر است (مثلآ تغییر روءسای سه قوه ی مجریه . مقننه .و قضاییه) هرکدام میتوانند با معیارهای خود مملکت داری دینی راانجام دهند. به عنوان مثال میتوان به خلافت علی و خلافت معاویه و یزید اشاره کرد. هرسه اینها به امیرالمومنین مشهور بودند. به نام اسلام حکومت میکرند. علی به نام اسلام عدالت میکرد و یزید به نام دفاع از اسلام در مقابل حسین لشکر کشید و آن جنایت را رقم زد.
در حال حاضر در قانون اساسی ما هم این ضعف وجود دارد. وقتی در قانون ذکر شده که ((هرگونه تجمع و راهپیمایی به شرطی که مخل مبانی اسلام نباشد آزاد است)) واقعا از مخل مبانی اسلام بودن یا نبودن را چطور میشود تعبیر کرد؟؟ با کدام ملاک میشود تعیین کرد که این تجمع مخل مبانی اسلام هست یا نیست؟؟ مطمئنآ دستگاه حاکمیت اگر مخالف آن تجمع باشد به راحتی میتواند آنرا مخل مبانی اسالام معرفی کند و اجازه راهپیمایی صادر نکند و یا انرا سرکوب کند.
علی (عَ) نمونه ی بارز عدالت بود خب شاید او میتوانست حکومت اسلامی را اداره نماید. اما بعد او چه شد؟؟ علی که تا قیامت زنده تماند.
زمانی که در صفین سپاهیان معاویه قران بر سر نیزه کردند علی نظر اکثریت را پذیرفت با اینکه میدانست اشباه است و حکمیت را پذیرفت. اما امروز میبینیم که دستگاه حاکمیت جوانی را به جرم پرتاب کردن سنگ به سوی پلیس بازداشت شد و درداگاه محارب شناخته شد و اعدام شد. پس چطور علی سپاهیان معاویه را تارو مار نکرد؟؟ انجاست که تفاوت در باورهای دینی آشکار میشود
خب نتیجه تصمیم گیری های غلط در دستگاه حکومتی این است شهروندان همه را از نگاه دین میبینند و اعتقادات مذهبیشان روز به روز کمرنگتر میشود..
طیق توضیحاتی که دادم اعتقاد دارم حکومت دینی نمیتواند از لحاظ مادی و معنوی حکومت مناسبی باشد

ایرانی:
اگر کمی دقت کنیم میفهمیم که تمام کشورهایی که حکومت دینی دارند کشورهای عقب مانده هستند. و در زمینه اقتصاد و علم و سیاست رشد نکرده اند
چون همیشه در تاریخ دین ابزار دست حاکمان بوده تا بتوانند بوسیله آن بر مردم حکومت کنند. و همیشه مردم را خرافی و بااعتقادات افراطی دینی نگه میدارند که بهترین شیوه برای حکومت است
و مطمئنآ در چنین فضایی رشد علمی و فرهنگی امکان پذیر نیست

نوشین:
اما فعالان حقوق بشر معتقدند که حکومت دینی فاقد موازین حقوق بشریست - دقیقا" این حرف درسته
دین باید از سیاست جدا باشد در چند سد سال گذشته در اروپا ولتر و دیگران با دین یهودی مخالفت اساسی کردند و کتابها نوشتند و دشمنانی هم در این راستا پیدا کردند و انتقادهای تند و عجیب شدند اما در عوض باعث خیر و برکت انسانی شدند و در اروپا انقلاب فرهنگی اجتماعی دینی انجام شد که بنام رنسانس معروف است و در نتیجه دین از سیاست جدا شد و در نتیجه مردم از زن و مرد و با هر نظریه و دین و روشی آزاد شدند تا اراده خود را اعمال کنند البته زیر چهار چوب قوانین حقوقی و جزائی انسانی بدون دخالت دادن احکام چندهزار سال پیش دین و مذهب و همچنین در نتیجه این رنسانس چماق تکفیر و بگیر بگیر و هرکاری بکن
( تحت حمایت خدائی قهار و شکست ناپذیر ) از دست آخوندهای مسیحی یعنی همان کشیشها گرفته شد و در نتیجه چندین سال پیش یکی از پاپ ها در مقابل رسانه های گروهی کشورها آمد و از کشتار و سوزاندن ها و جنگهای زشت و طولانی صلیبی و بی ارزش کردن زن و مرد و دانشمندها حسابی عذرخواهی کرد که متن کامل آنرا من دارم ولی در ایران چماق در دست آخوند مذهب و دین مدار باقی ماند در نتیجه 31 سال هست که عمر و جوونی و ارزشهای انسانی به گور خود رفته هست تا عده ای آخوند راحت زندگی کنند و همیشه هم طبق نوشته های تاریخ های معتبر و دست نخورده عقاید و غرائض و منافع حکام وقت دینی همان اسلام هست برای مردم پس باید دین از سیاست جدا شود و احکام 1400 سال پیش قبیله ای بیابانی قریش در ایران متمدن چندین هزار ساله با مردمی هنرمند و صنعت گر انجام نشود تا زن و مرد و دانشمند و دانشجو و جوانان بتوانند مثل آدم زندگی کنند قوانین ملل را باید یک عده حقوقدان فرهیخته بدون در نظر گرفتن احکام دینی بنویسند تا هم بشود بروزش کرد و گرفتار الله و عقوبتهایش نشویم و هم منافع دیگر را بدست بیآوریم که خودتان میتوانید حدث بزنید
بدرود - پاینده ایران گرفتارمان

علیرضا:
به نام مهربانی که مهربانی را افرید
نه . من با حکومت دینی اصلا موافق نیستم به هیچ وجه
در ضمن با پستی جدید به روزم
سبز باشی و استوار

هیچ نظری موجود نیست: